جدول جو
جدول جو

معنی در حال فورحالی شدن

در حال فورحالی شدن
فهمیدن، دریافتن، درک کردن، آگاه گشتن، ملتفت شدن، متوجه شدن، مزین شدن، آراسته شدن
فرهنگ واژه مترادف متضاد