جدول جو
جدول جو

معنی داغ

داغ
حار، سوزان، سوزنده، گرم، علامت، لکه، مهر، نشان، نشانه، اندوه، عزا، غم
متضاد: سرد
فرهنگ واژه مترادف متضاد