جدول جو
جدول جو

معنی خیل

خیل
ارتش، جند، سپاه، عسکر، فوج، قشون، گند، لشکر، گروه، پیرو، مرید، هواخواه، ایل، طایفه، عشیره، قبیله، دودمان، سواران، سوارکاران، گروه اسبان
فرهنگ واژه مترادف متضاد