معنی خیره سر خیره سر پندناپذیر، خودرای، خودسر، ستیهنده، لجوج، یکدنده، بی پروا، گستاخ، ابله، احمق، نادانمتضاد: عاقل، بوالهوس، بیهوده گرد، سرکش فرهنگ واژه مترادف متضاد