جدول جو
جدول جو

معنی خویشتن دار

خویشتن دار
باتقوا، پرواپیشه، تقواپیشه، متقی، پرهیزگار، خوددار
متضاد: بی تقوا، ناپرهیزگار، بردبار، شکیبا، صابر، صبور
متضاد: باشکیبا، عجول، نابردبار
فرهنگ واژه مترادف متضاد