جدول جو
جدول جو

معنی خودکام

خودکام
خودرای، خودسر، مستبد، خیره سر، خودکامه، خلیع، خویشتن کام، نصیحت ناپذیر، کله شق، یکدنده، لجوج
فرهنگ واژه مترادف متضاد