معنی خشک کردن خشک کردن خشکاندن، خشکانیدن، رطوبت زدایی کردن، نم زدایی کردنمتضاد: مرطوب کردن، کرخت کردن، بی حس کردن، پژمرده کردن، بی سبزه و گیاه کردن فرهنگ واژه مترادف متضاد