جدول جو
جدول جو

معنی خسارت دیدن

خسارت دیدن
متضرر شدن، زیان کردن، ضرر کردن، خسارت کشیدن، خسارت خوردن
متضاد: خسارت گرفتن، لطمه خوردن، آسیب دیدن، صدمه دیدن
متضاد: لطمه زدن، آسیب رساندن
فرهنگ واژه مترادف متضاد