معنی خردسال خردسال اندک سال، بچه، بچه سال، صغیر، طفل، کم سال، کم سن، کوچک، کودک، نابالغ، نارسیده، نوباوهمتضاد: کهنسال فرهنگ واژه مترادف متضاد