جدول جو
جدول جو

معنی خدم وحشم

خدم وحشم
حواشی، ملازمان، اهل و اعیال، خویشان، کسان، اقوام، نزدیکان، چاکران، نوکران، خدمتگزاران
فرهنگ واژه مترادف متضاد