معنی خائن خائن خیانت پیشه، خیانت گر، خیانت کارمتضاد: خادم، خدمتگزار، نمک به حرام، وطن فروش، میهن فروشمتضاد: وطن پرست، میهن پرست، خادم، بی وفا، عهدشکن، غدارمتضاد: باوفا، وفادار، وفامند، متقلب، نادرستمتضاد: درست کار فرهنگ واژه مترادف متضاد