جدول جو
جدول جو

معنی خاموش کردن

خاموش کردن
ساکت کردن، بی سروصدا کردن، کشتن، فروکشتن، منطفی کردن، قطع کردن (جریان برق) ، خفه کردن، سرکوب کردن، فرونشاندن، آرام کردن
فرهنگ واژه مترادف متضاد