معنی خاموش شدن خاموش شدن ساکت شدن، دم فرو بستن، خاموشی گزیدن، ازجوش و خروش افتادن، فرو نشستن، از بین رفتن، منطفی شدن، تاریک شدن، قطع شدن جریان برق فرهنگ واژه مترادف متضاد