جدول جو
جدول جو

معنی خالی کردن

خالی کردن
تهی کردن، تهی ساختن، تخلیه کردن
متضاد: بارگیری کردن، خلوت کردن، زدن، سرقت کردن، به سرقت بردن، شلیک کردن، بیرون ریختن، خانه تکانی کردن
فرهنگ واژه مترادف متضاد