جدول جو
جدول جو

معنی حمله

حمله
تاخت، تعرض، تک، تهاجم، شبیخون، نهب، هجوم، یورش، صرع، غش، صولت، اعتراض، انتقاد (شدید) ، حالت بحران، اختلال ناگهانی، ایست، سنکوب
فرهنگ واژه مترادف متضاد