جدول جو
جدول جو

معنی حقه سوار کردن

حقه سوار کردن
حقه زدن، نیرنگ به کار بردن، دوزوکلک جور کردن، خدعه کردن، مکر ورزیدن
فرهنگ واژه مترادف متضاد