جدول جو
جدول جو

معنی حریص

حریص
آزمند، آزور، پرآز، پرحرص، پرطمع، رژد، طماع، طمعکار
متضاد: قانع، زیاده طلب، زیاده خواه، گرسنه چشم، ولوع
متضاد: چشم و دل سیر، علاقه مند، مشتاق، مولع
فرهنگ واژه مترادف متضاد