جدول جو
جدول جو

معنی حبس شدن

حبس شدن
زندانی شدن، بازداشت شدن، به زندان افتادن، گرفتار شدن، محبوس شدن، توقیف شدن، محبوس گشتن
متضاد: آزاد شدن
فرهنگ واژه مترادف متضاد