معنی حاضر شدن حاضر شدن حضوریافتن، ظاهر شدن، حاضر گشتن، آماده شدن، فراهم شدن، مهیا شدن، مهیا گشتن، قبول مسئولیت کردن، با هم کنار آمدن، توافق کردن، به توافق رسیدن فرهنگ واژه مترادف متضاد