جدول جو
جدول جو

معنی چین خوردن

چین خوردن
تا خوردن، چین افتادن، چروک شدن، چین برداشتن، شکنج گرفتن، چین دار شدن، پرچین شدن، شکنج یافتن، گسل زدایی
فرهنگ واژه مترادف متضاد