جدول جو
جدول جو

معنی چشم زدن

چشم زدن
چشم زخم زدن، چشم کردن، ترسیدن، واهمه کردن، هراس داشتن، دودل بودن، مردد بودن، تردیدداشتن، یک دل دودل کردن
فرهنگ واژه مترادف متضاد