جدول جو
جدول جو

معنی چاره کردن

چاره کردن
علاج کردن، چاره جستن، چاره ساختن، چاره جوئی کردن، چاره اندیشیدن، راه حل یافتن، درمان کردن
فرهنگ واژه مترادف متضاد