معنی جمعیت جمعیت سامان، اسباب، ازدحام، انبوه، شلوغی، کثرت، انجمن، باند، جامعه، جرگه، جماعت، جمع، دسته، عده، فرقه، کانون، گروه، مجتمع، مجمع، محفل، معشر، نفوس فرهنگ واژه مترادف متضاد