معنی تیر تیر گلوله، پیکان، خدنگ، سهم، ناوک، گلوله فشنگ، عطارد، چوب، سرطان، تاریک، تیره، سیاه، کمرنگ، بهره، بخش، حصه، قسمت، چوب دار بام، دیرک (چادر، کشتی) ، شاه تیر، حمال 01 مرد اول بازی، چوبک، وردنه فرهنگ واژه مترادف متضاد