جدول جو
جدول جو

معنی تنفیذ کردن

تنفیذ کردن
نافذگردانیدن، اجرا کردن، روان کردن (حکم، فرمان) ، امضاء کردن (حکم، فرمان) ، استوار گردانیدن، تایید کردن، نفوذ کردن
فرهنگ واژه مترادف متضاد