جدول جو
جدول جو

معنی تنبیه

تنبیه
تادیب، تعذیب، تعزیر، توبیخ، جزا، سیاست، عقاب، گوشمال، گوشمالی، مجازات، نسق
متضاد: تشویق، بیدار کردن، هشیار ساختن، آگاه کردن، واقف کردن
متضاد: غافل ساختن، باخبر گذاشتن، تادیب کردن، گوشمالی دادن، مجازات کردن
متضاد: تشویق کردن
فرهنگ واژه مترادف متضاد