جدول جو
جدول جو

معنی تکلیف کردن

تکلیف کردن
به گردن گذاشتن، موظف ساختن، مجبور کردن، وادار کردن، مکلف ساختن، اصرار کردن، تاکید کردن
فرهنگ واژه مترادف متضاد