معنی تکاسل تکاسل تن آسایی، تن پروری، تهاون، خمودی، سستی، تنبلی، کاهلیمتضاد: تلاش، جدیت، جهد، کاهلی نمودن، سستی کردن، کاهلی کردن، سستی ورزیدنمتضاد: جهد کردن، کوشیدن، کسل شدن فرهنگ واژه مترادف متضاد