معنی تفسیر تفسیر تاویل، تشریح، ترجمان، تعبیر، تلقی، توضیح، شرح، گزارش، نقل، وصف، بیان کردن، شرح دادن، تشریح کردن، گزارش دادن فرهنگ واژه مترادف متضاد