معنی تفریق تفریق کاستن، کم کردنمتضاد: افزودن، جمع کردن، کاهش، کسر، منهامتضاد: جمع، اضافه، پراکندگی، تجزیه، تفکیک، جدایی، پراکنده کردن، تفکیک کردن، جدا کردن فرهنگ واژه مترادف متضاد