جدول جو
جدول جو

معنی تفرج کردن

تفرج کردن
تفریح کردن، به تماشا رفتن، سیر کردن، به گردش رفتن، به گلگشت رفتن، گردش کردن، گشتن، سیروسیاحت کردن
فرهنگ واژه مترادف متضاد