جدول جو
جدول جو

معنی تعلیم

تعلیم
آموزش، پرورش، تربیت
متضاد: تعلم، درس، مدرسی، یاد، بارآوردن، پروراندن، پروردن، پرورش دادن، تربیت کردن
فرهنگ واژه مترادف متضاد