جدول جو
جدول جو

معنی تعرض

تعرض
اعتراض، پرخاش، تجاوز، تعدی، تهاجم، حمله، درازدستی، دست اندازی، شکایت، شکوه، عتاب، تخالف، هجوم، روی برگردانیدن، دست درازی کردن
فرهنگ واژه مترادف متضاد