جدول جو
جدول جو

معنی تظلم

تظلم
پناه جویی، دادخواهی، شکایت، شکوائیه، شکوه، فریادخواهی، دادخواستن، دادخواهی کردن، شکایت کردن، ستم کشیدن
فرهنگ واژه مترادف متضاد