معنی تطوع تطوع انقیاد، فرمانبرداریمتضاد: عصیان ورزی، فرمان برداری کردن، فرمان بردن، منقاد شدن، ادای نافله، ادای مستحبات، عمل مستحب کردن، پذیرفتن، قبول کردنمتضاد: نپذیرفتن، رد کردن فرهنگ واژه مترادف متضاد