معنی تطاول تطاول تعدی، جفا، جور، درازدستی، دست اندازی، ستم، ظلم، گردنکشی، تعدی کردن، دست اندازی کردن، گردن کشی کردنمتضاد: مهر فرهنگ واژه مترادف متضاد