جدول جو
جدول جو

معنی تصویب کردن

تصویب کردن
صلاح دانستن، تایید کردن، صحه گذاشتن، رای موافق دادن، مصوب کردن، صواب دانستن
فرهنگ واژه مترادف متضاد