جدول جو
جدول جو

معنی تصرف کردن

تصرف کردن
به چنگ آوردن، تصاحب کردن، مالک شدن، اشغال کردن، تسخیر کردن، مسخر کردن، گرفتن، متصرف شدن، صاحب شدن، متملک شدن
فرهنگ واژه مترادف متضاد