جدول جو
جدول جو

معنی تسلیم کردن

تسلیم کردن
تفویض کردن، سپردن، واگذاشتن، واگذار کردن، تحویل دادن، مسترد کردن
متضاد: تسلیم شدن، تحویل گرفتن، راضی کردن، مطیع کردن، منقاد گردانیدن، ارائه دادن، ارائه کردن، عرضه کردن، جان دادن، مردن، فوت کردن
فرهنگ واژه مترادف متضاد