جدول جو
جدول جو

معنی تحمل کردن

تحمل کردن
برتافتن، تاب آوردن، طاقت آوردن، بردباری کردن، شکیبا بودن، تن در دادن، کشیدن، متحمل شدن، خم به ابرو نیاوردن، تسامح نشان دادن، تساهل کردن
فرهنگ واژه مترادف متضاد