معنی تحرک تحرک تکان، جنب وجوش، جنبش، حرکت، پویایی، جنبیدن، به حرکت آمدن، دنیامیسم، به حرکت درآوردنمتضاد: آرامش، تحجر، سکون فرهنگ واژه مترادف متضاد