جدول جو
جدول جو

معنی تحجر

تحجر
ارتجاع، جمود، تاریک اندیشی
متضاد: تجدد، روشنفکری، سخت شدن، سنگ شدن، سفت شدن
فرهنگ واژه مترادف متضاد