معنی تجزیه تجزیه افراز، تفکیک، جداسازی، مجزاسازی، انتزاع، انفصال، تحلیل، تفریق، تقسیم، تفکیک کردن، جزء جزء کردنمتضاد: ترکیب، جزء جزء شدن، آنالیز کردن فرهنگ واژه مترادف متضاد