جدول جو
جدول جو

معنی تجرید

تجرید
عزلت گزینی، تنهایی، انتزاع، پیرایش، مجردسازی، مجرد ساختن، تنهایی گزیدن، گوشه گیری کردن، برهنه کردن
متضاد: تعمیم
فرهنگ واژه مترادف متضاد