جدول جو
جدول جو

معنی تجرد

تجرد
انزوا، عزلت، گوشه گزینی، گوشه گیری، عدم تاهل، عزبی، بی همسری
متضاد: تاهل، پیراستگی، وارستگی، برهنگی، تنهایی، مجرد بودن، برهنه شدن، پیراسته شدن
فرهنگ واژه مترادف متضاد