معنی تاجور
تاجور
اورنگ نشین، پادشاه، تاج دار، سلطان، شاه
متضاد: رعیت، مملوک
فرهنگ واژه مترادف متضاد
⚡ جستجوی واژه " تاجور " در سایر فرهنگهای لغت و دائره المعارفهای جدول جو ...