جدول جو
جدول جو

معنی پوست کنده صراحتبی پروا

پوست کنده صراحتبی پروا
بی باک، بی محابا، بی واهمه، جری، جسور، دلاور، دلیر، گستاخ، متهور، نترس، پی پرده
متضاد: ملاحظه کار، محافظه کار
فرهنگ واژه مترادف متضاد