معنی پرمشقت پرمشقت پرتعب، پردردسر، پررنج، تحمل گداز، توان سوز، توان فرسا، شاق، طاقت فرسا، نفس گیرمتضاد: بی دردسر، راحت فرهنگ واژه مترادف متضاد