معنی پرداختن پرداختن ادا کردن، تادیه کردن، کارسازی کردن، دادن، گذاردن، واگذاردن، وام گذاردن، جلادادن، صیقل زدن، اعتنا کردن، توجه کردن، مشغول شدنمتضاد: دریافت کردن فرهنگ واژه مترادف متضاد