جدول جو
جدول جو

معنی بیرون کردن

بیرون کردن
بیرون راندن، دفع کردن، اخراج کردن، طرد کردن، منفصل از خدمت کردن، مستثنا کردن
فرهنگ واژه مترادف متضاد